درس فرهنگ و هنراستان کرمان

آموزش مطالب هنری وآموزشی کتاب فرهنگ وهنر متوسطه اول

درس فرهنگ و هنراستان کرمان

آموزش مطالب هنری وآموزشی کتاب فرهنگ وهنر متوسطه اول

تذکرات مهم قبل از طراحی(آموزش طراحی قسمت 1)

 تذکرات مهم قبل از طراحی (برای طراحی باید به نکات زیر توجه کرد) :

1 - انتخاب موضوع

2- تنظیم اشیا

3-انتخاب نقطـه دید- (انتخاب زاویه دید )

4 -تاثیر کیفیت نور ( تنظیم نور) 

5- منظره یاب

.......................

 
طبیعت بیجان: 


طبیعت بیجان به همه اجسامی گفته می شود که در طبیعت وجود دارند ولی حرکت ندارند . درانتخاب موضوع برای طبیعت بیجان در آغاز از وسایل ساده و معمولی استفاده می کنیم .اشیا عادی می تواند به عنوان موضوعات عالی در طراحی بکار گرفته شوند و این تنها با خوب دیدن امکان دارد.

سعی کنیم اشیا عادی را از زاویه های متفاوت ببینیم وتجسم خود را به پرواز در آوریم.

اشیائی که از نظر اندازه ؛ حجم ؛ رنگ وجنسیت متفاوت است برای طراحی مناسب تر هستند . در تمرینهای اولیه تعداد کمی از اشیاء را مدل قرار می دهیم .هر قدر مدل ساده تر باشد نتیجه زودتر و بهتر به دست می آید.

طراحی از منظره:
در طبیعت شکلهای فراوانی وجود دارد . باید در انتخاب آنها تصمیم بگیریم.باید بدانیم که چه مقدار از آنها را در کاغذ طراحی جای دهیم ؛چه عناصری مورد نیاز ماست و کدام را حذف یا نادیده گرفت. 

برای طراحی از طبیعت و منظره ها می توان از دشت - درخت - رودخانه - گل - خانه- جاده - خیابان - کوچه-و... طراحی کرد.

طراحی از حیوانات:

برای طراحی از حیوانات می توان به باغ وحش یا آخور حیوانات سر زد و از حالتهای مختلف آنها طراحی کرد.برای طراحی از ماهیها هم می توان به حوض خانه های قدیمی یا آکواریوم سر زد.

طراحی از انسان: 

اندام انسان از عجایب شگفت انگیز خلقت است.طراحی از اندام انسان برای طراحان و نقاشان از اهمیت خاصی برخورد است.آشنائی با خصوصیات کلی اندام انسان ؛آگاهی از کالبد انسان ؛استخوان ها ؛عضلات و مفاصل ؛کشف حالات انسان در حال حرکت و کار ؛ پی بردن به بیان و حالتهای صورت انسان و...همه اینهاموضوعات جالبی برای طراحی است.

تفاوت بین طراحی از طبیعت با طراحی در کارگاه :

الف - مدل زنده را معمو لا در فضای بسته ( کارگاه ) می نشانیم و نحوه نشستن مدل و تنظیم اشیاء( در طبیعت بی جان ) بسته به اراده و تصمیم خود ما است ؛ حال آنکه طراحی از نمای طبیعت در فضـای باز انجام می گیرد و عنـاصر موجود در آن به میل ما جا به جا نمی شوند.

ب - تابش نور به مدل زنده و سایر اجسامی که در کار گاه می گذاریم می تواند به اراده ما تنظیم شود؛ولی طبیعت مستقیما از آفتاب روشنایی می گیرد.

ج - در کارگاه ارزش مایه های تاریک و روشن ( رنگ مدل ) به دلیل تابش نور ثابت تغییر نمی کند .

د - در طبیعت ، زاویه تابش آفتاب دائما تغییر می کند ، ساعات مختلف روز ، فصلها ، موقعیت جغرافیایی ، موقعیت جوی ، ابر، مه ، غبار ، رطوبت یا خشکی هوا در میزان روشنایی آفتاب (در نتیجه رنگ اجسام )اثر می گذارد.

بهترین وقت برای طراحی از طبیعت ساعت 9 تا 11 صبح و عصرها تقریبا ساعت 3 تا 5 عصر است.

در طراحی از طبیعت فضای آسمان را کمتر از فضای زمین می گیریم و شکلها را طوری در کاغذ جا می دهیم که بخشی از فضای آسمان را بپوشاند . به این ترتیب فضای بالا و پایین طرح به هم پیوسته خواهند شد و جنبشی در بین شکلها پدید می آید.

در آسمان ،گاه لکه های ابردیده می شود . برای ایجاد تعادل بین شکلها و برای اینکه فضای بالای کاغذ خالی نماند فرم چند لکه ابر را طرح می کنیم.

غالبا اتفاق می افتد که انسان نقطه خوبی را پیدا می کند و پس از نشستن در می یابد که همه چیز عوض شده است در این حالت استفاده از منظره یاب می تواند کمک موثری برای انتخاب نقطه دید ما باشد.

2 - تنظیم اشیا:

برای طراحی از چند شی؛ ابتدا طرح کلی هر یک را جدا گانه ایجاد می کنیم . سپس آنها را در کنار هم و با ترکیب مناسب در کادر قرار می دهیم .ایجاد ارتباط مناسب بین اشیا ؛ قرارگیری آنها به بهترین نحو در کادر و ایجاد تعادل میان فضای مثبت و منفی اهمیت زیادی دارد. (توجه به یکپارچگی و نظم اشیا)

برای طـراحی از اشیا مختلف ؛ قبل از هر چیز باید آنها را دریک نظـم کلی کنار هم بچنیم ؛ آنها را به نحوی کنار هم می چینیم که همه در یک سطح نباشند.بهتر است حرکتی در بین اجسام دیده شود. سپس بهترین وضعیت قرار گیری اشیا را در کادر ایجاد کنیم.اگر تعداد قطعات متنوع ؛ نسبتهای مختلف ؛ اندازه های متفاوت ؛ رنگهای مختلف و فاصله اشیا از هم کم باشد بیشتر جلب تو جه می کند.

3- انتخاب نقطه دید(زاویه دید):

پس از اینکه اشیا را تنظیم کردیم؛آنها را از چند جهت نگاه می کنیم و موقعیت نور و روشنایی و تاریکی سطحهای آن را بررسی می کنیم. جهتی که نظر ما را بیشتر جلب می کند برای طراحی انتخاب می کنیم.

انتخاب بهترین زاویه برای طراحی به طوری که تمام قسمتهای موضوع مورد نظر دیده شود.(در طراحی از طبیعت بیجان ایجاد ارتباط مناسب بین اشیا - قرار گیری آنها به بهترین نحو و ایجاد بهترین وضعیت قرار گیری فرد مورد نظر است.)

ولی در طراحی از طبیعت چون ما نمی توانیم اشیا را به دلخواه تغییر دهیم باید با جلو وعقب رفتن یا مختصری بالا و پایین رفتن زاویه دید خود را انتخاب کنیم.

4- تاثیر کیفیت نور :

آنچه موجب دیدن جهان می گردد حضور نور می باشد. اگر نور نباشد ؛ امکان دیدن میسر نمی شود. نوربه دو صورت طبیعی و نور مصنوعی وجود دارد. (با انتخاب زاویه تابش مناسب می توان ؛ موضوعات ترس - غم - وحشت - شاد و ...را بیان کرد.)

نمایش حجم اشیا؛ بستگی به نحوه تابش نور دارد. زاویه مناسب تابش نور برجستگیها و فرورفتگیها را به صورت واقعی نشان می دهد.

زاویه تابش نور و محل گیـری منبع نوری باعث ایجاد فضـاهای تیـره و روشن متنوعی می شود. برای نمایش حجم در طراحی ؛ از بهترین زاویه تابش نور استفاده می شود .

حتی الامکان مدل را در برابر نور طبیعی و ملایم قرار می دهیم . فقط در مواردی که بخواهیم تضاد بین تاریکی و روشنی را نشان دهیم می توانیم از نور چراغ برق و یا اشعه آفتاب استفاده کنیم. 

(یک کره بدون استفاده از سایه روشن؛هرگز سه بعدی به نظر نمی آید و نمایش حجم آن امکان پذیر نیست.)

برای نمایش حجم واقعی اشیا باید از نور پردازی مناسب استفاده کرد. نور 45درجه سایه روشنهای مناسبی ایجاد می کند که حجم واقعی اشیا را به خوبی نشان می دهد طراح با نمایش این سایه روشنها حجم اشیا را نشان می دهد.

بر اساس نور :

سایه - نیم سایه - روشن ـ سایه افتاده یک شکل مشخص میگردد.

خاصیت فیزیک نور:

الف:شدت نور: بر اساس موضوع مورد نظر شدت نور را انتخاب می کنیم . با دور و نزدیک کردن نور چراغ به مدل.(مثلا چراغ 100-200)

ب:مقدار نور:استفاده از دو چراغ (مثلا 100 به جای یک چراغ 200)و از دو جهت نور تابانده شود. 

(جهت تابش نور)

نوراز پشت سر:وقتی که بخواهیم عکس دو بعدی و بدون برجستگی و فرو رفتگی را نشان دهیم از پشت به شکل نور می دهیم . اشیا سیاه می شودوحجم ندارد. محیط شیء مشخص است.

نوراز رو به رو:سطحی سفید رنگ و بدون حجم است. 

نور از پایین به بالا:وحشت آور و ترسناک است . ( نور شدید ؛نور مصنوعی )

نوراز بالا به پایین: فقط بر جستـــگی ها را نشان می دهد. سایه عمود است . ابهام ایجاد می کند.

نوراز راست یا چپ : تصویر دو بعدی که نیم آن سیاه ونیمه دیگر آن سفیداست .

5- منظره یاب:

برای رسیدن به تصویر ی متعادل ؛هنگامی که مدل در مقابل ما قرار دارد 2 راه وجود دارد :

الف:موضوع ثابت و ما به حرکت پیرامون مدل می پردازیم.

ب: هنگامی که در مقابل مدل یا موضوعی پیچیده قرار می گیریم و نمی دانیم از کجا شروع کنیم؛با استفاده از منظره یاب به مطالعه مدل می پردازیم. (همانگونه که از اسمش پیداست انتخاب بهترین محل ومنظره برای طراحی که از آن استفاده می شود.)

6- خط افق:

خطی است فرضی که بین زمین و آسمان کشیده می شود و با حرکت ناظر حرکت می کند این را اصطلاحا "خط افق" می گویند.

نقطه گریز :

وقتی به یک منظره نگاه می کنیم خطوط موازی عمود بر صفحه تصویر در بی نهایت و بر روی خط افق به هم می رسند که آن رانقطه گریز یا نقطه فرار می گویند. 

7- کادر:

کادر؛جای است.صفحه ای است که ما در آن عناصر طراحی را قرار می دهیم.طراحی معمولا در فضا یا محدوده مشخصی انجام می شود.که به این محدود کادر می گویند.کادر ممکن است مستطیل؛ مربع؛ لوزی؛ بیضی ؛ و... باشد. معمولی ترین کادر ؛ مستطیل کاغذ ما است .

در کادر افقی (مستطیل به صورت خوابیده ) که آرامش را القا می کند.برای طراحی مثلا دریا ؛ انسان خقته ؛ کویر و...

در کادر عمودی(مستطیل به صورت ایستاده)نشانگر ایستایی و مقاومت است .که برای طراحی انسان ایستاده؛ درختان و..استفاده می شود.

مربع:زمینی و محدوده آن کامل است. ایستایی ؛مقاومت؛آرامش ؛تعادل

دایره: (سمبل آسمانی )مو ضوعی که چرخش داشته باشد و نامتعادل باشد.

مثلث:خطر مثلا علائم رانندگی

8-هما هنگی ابعاد کاغذ :

ابعاد کاغذی که برای طراحی انتخاب می کنیم باید با مدل متناسب باشد؛ اگر اجسام را (در طبیعت بی جان ) بطور افقی چیده ایم ؛ درازی کاغذمان را نیز به شکل افقـی قرار می دهیم ؛ در غیر این صـورت ؛آن را به طور عمـودی به تختــه شـاسی ( تخته زیر دستـی )وصل می کنیم. 

به عبارت دیگر می توان گفت : اگر موضوع طراحی ما درحالتی باشد که طول کار بیشتر باشد ما صفحه کاغذ را بصورت ایستاده(عمودی ) استفاده می کنیم ؛ و اگر موضوع کار ما به صورتی باشد که عرض کار زیادتر باشد ما کاغذ مان را به صورت خوابیده (افقی) انتخاب می کنیم. در صورتی که طول و عرض مدل ما یکسان باشد ما از کادر مکعب استفاده می کنیم.

(تخته زیر دستی را ، یا روی سه پایه نقـاشی قرار می دهیم و یا روی میزی که اندکی شیب داشته باشد می گذاریم ؛ به طوری که چشم ما عمود بر وسط کاغذ باشد. 

9- ترکیب بندی:

در طراحی یا نقاشی؛جای دادن و ترکیب کردن اجسام در زمینه؛مسئله مهمی است.این عمل را کمپوزیسیون؛یا فن ترکیب بندی می نامند.

ترکیب بندی(کمپوزیسیون)؛مهمترین فرآیند در شکل گیری یک اثر هنری است.واژه ترکیب در لغت به معنای مرکب کردن و از چند جز؛کل جدیدی را به وجود آوردن است که چیزی متفاوت از اجزای تشکیل دهنده اولیه آن باشد.

به عبارت دیگر می توان گفت : ایجاد نظم میان عناصرتصویر ؛به نحوی که به صورت یک کل به هم پیوسته دیده شوند؛ترکیب بندی نام دارد.کادر فضای محدودی را ایجاد می کند که روابط عناصر در درون آن به دقت سنجیده می شود.در این محدوده هر جزءبه تنهایی و در کل تصویر با چهار چوب کادر ارتباط برقرارمی کند . به دلیل تمر کز تصویری که در فضای درون کادر ایجاد می شود؛نظم و هماهنگی عناصر تصویر دارای اهمیت زیادی است . بنابراین ؛ اگر چه هر یک از عناصر ویژگی خاص خود را دارد ؛ نباید هماهنگی کل تصویر را از بین ببرد.

خصو صیات ترکیب :

در هنر های تجسمی برای ایجاد یک ترکیب بندی (کمپوزیسیون ) مناسب باید به اصول زیر توجه کرد:

اصل تعادل:اگر در یک صفحه دو وزنه داشته باشیم باید طوری باشد که دو طرف صفحه تقریبا هم وزن باشد. (دو وزنه را در یک طرف قرار ندهیم و یک طرف دیگر خالی باشد. اگر شئی در یک کفه ترازو قرار گرفته در کفه دیگر هموزن آن شی باید باشد. )اگر چندین حجم داریم آنها را جابجا کرده تا بتوانیم : 

الف:اصل تعادل رعایت شود.

ب:فضای مثبت و منفی (سیاه و سفید) رعایت شود.

می توان با اضافه کردن بعضی از وسایل که هم به مو ضوع بخورد و هم به اصل کار لطمه نزند اصل تعادل را رعایت کرد.(پارچه؛ پنجره؛ صندلی؛ گلدان؛ تیره و یا روشن کردن پشت اثر؛...

یک طرح زمانی ایجاد تعادل می کند که چشم به راحتی در قسمتهای مختلف اثر گردش کرده و در یک بخش خاصی متمرکز نشود.

اصل تقارن:

برای طراحی از اشیایی که متقارن هستند ؛ باید با استفاده از محور تقارن (عمودی یا افقی) ؛ فاصله سمت راست و چپ ؛یا بالا و پایین ؛طرح را نسبت به این خط با دقت سنجید.از این طریق می توان طرح را تصحیح کرده و پس از آن خطوط پر رنگ تر و جزییات را روی طرح ایجاد کرد .

اصل تناسب:

در طراحی برای یافتن به ترکیب درست باید مقیاس و تناسب اشیا و انسان و حیوان و... توجه نمود. 

اصل وحدت،هما هنگی،تضاد:

اگر با تعمق به یک گل که در دید اول بسیار ساده بنظر می رسد نگاه کنیم می بینیم که اجزای تشکیل دهنده آن از لحاظ تناسب ،رنگ،وشکل دارای وحدتی بی نظیر است.

هم آهنکی بین اشکال و تضاد بین سفید و سیـاه ( رنگهای کم رنگ و پر رنگ در کنار هم )است. 

ایجاد حرکت( ریتم )وحرکت:

قرار گرفتن چند شکل در برابر هم ،در کنار ویا به دنبال یکدیگر گویای جهت و حرکت است.مثلا مسیر چند درخت در کنار هم ،حرکت حیوانات بسوی طعمه و...نشان دهنده حرکت و جهت است.

ایجاد حرکت یکی از عوامل مهم در شکل گیری یک اثرهنری است. با ایجاد رابطه منطقی و فاصله بین اجسام می توان یک ریتم به وجود آورد. (مثلا در یک طرح تمام اشیا بر روی یک خط قرار نگیرند )اشیا را جابجا کرده و تغییر جهت و تغییر حالت داده یک ریتم نامنظم و پر تحرک ایجاد می گردد.

نقطه عطف:

برای نشان دادن مهمترین قسمت طراحی استفاده می شود.نورانی بودن یک قسمت یا شفافیت رنگ آن نشان دهنده نقطه عطف است.

سازه یا شالوده:

یک طراحی هم آهنگ کامل و استوار هنگامی است شالوده رعایت شود مثلا جسم انسان متشکل از استخوان بندی داخلی(ستون فقرات ،دنده ها و...) عضلات و...است. 

نقاط طلایی: 

تقسیم طول و عرض مستطیل کادر به سه بخش مساوی ؛ دو خط عمودی و دو خط افقی ایجاد می کند . این خطوط بهترین مناطق کادر برای جا سازی هستند . زیرا نیروها درونی کادر در این مناطق تحرک فوق العاده ای دارند . این خطوط یا جایگاه های مناسب را خطوط طلایی می نامند.محل تلاقی این چهار خط در کادر ؛ چهار نقطه طلایی ایجاد می کند که مرکز تجمع نیروهای درون کادر است. جا سازی عناصر در نقاط و خطوط طلایی تحرک تصویری میآفریند. قرار گیری عنصر غالب موضوع در این مناطق تقسیمات فضـایی ایجاد می کند. به کمک این تقسیمات جاسـازی بقیه عنـاصر تصویر در کادر به ســــادگی انجام می شود.




منبع : در باره طراحی بیشتر بدانیم باشگاه دانشجویان پیام نور     -http://pnu-club.com/5

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد