تاریخچه:
«پاپیه ماشه اساساً واژه ای فرانسوی است در فرهنگهای لغات به معنی کاغذ فشرده شده آمده است و معمولاً به اشیای مقوایی که سطح آنها به وسیله ی مینیاتور تزئین و با لاک مخصوص پوشش یافته است اطلاق می شود. سابقه ی این هنر که در گذشته نقاشی روغنی یا نقاشی لاکی نامیده می شد،مشخص نیست. لیکن در آثار موجود در موزه های داخلی و خارجی و همچنین مجموعه های خصوصی چنین اشتباه می شود که تا بعد از دوره ی سلجوقیان کلیه کتابهای خطی ایرانی دارای جلد چرمی ساده یا جندلی و فاقد هرگونه تزئینات اسلامی بوده است. ولی اسناد معتبری در دست است که نشان می دهد این هنر در دوره ی صفویه در ایران رواج داشته و به موازات سایر انواع صنایع دستی شکل گرفته و تکامل پیدا کرده است.»
1. به دلیل اینکه روی اشیاء ساخته شده به روش پاپیه ماشه را نقاشی می کردند و سپس با یک لایه ماده ی جلا دهنده می پوشاندند به این هنر نقاشی لاکی نیز می گفتند. «در دایره المعارف هنر آمده: نقاشی لاکی (نقاشی زیر لاکی) نوعی نقاشی آبرنگ بر روی اشیاء مقوایی همچون قلمدان، جلد کتاب، قاب آئینه، رحل قرآن، جعبه ی آرایش، ورق بازی، سینی است که رویه ی آن با ماده ی جلا دهنده [لاک] پوشانیده می شود. این اسلوب با کمابیش اختلاف، در برخی هنرهای سنتی چین، هند، ایران و نقاط دیگر متداول بوده است. در ایران از اواخر سده ی یازدهم هجری به خصوص در هنرهایی چون قلمدان نگاری،رایج شد.»
«قلمدان نگاران به پیروی از سلیقه ی خریداران، بیشتر به نقاشی گل و مرغ و فرنگی سازی می پرداختند (با این حال، قلمدانهایی به شیوه ی ایرانی سازی نیز در دست است.) در اغلب موارد، فاصله ی میان مجالس نقاشی شده را با نقوش گیاهی، قطعات خوشنویسی و یا تذهیب می آراستند. از هنرمندان این رشته می توان علی اشرف و آقا نجف را نام برد.»1
در بخشی ازکتاب صحافی و جلدسازی اسلامی آمده است:(یکی از دستاوردهای برجسته ی جلدسازان ایرانی، تکمیل فن نقاشی روی مقوای خمیر کاغذ و پوشاندن آن با روغن جلا بود. این فن در قرن شانزدهم و هفدهم در مراکزی چون اصفهان (که در سال 1598 پایتخت صفویان شد) و تبریز، بین صفویان محبوبیت فراوان کسب کرد.
«هنوز مدارک کافی در دست نیست تا با اطمینان ابداع نقاشی روغنی (لاکی) را به صنعتگران چینی یا نقاشان ایرانی که پس از دیدار از چین با دانش این روش جدید تزئین، باز می گشتند، منسوب کرد. مسلم این است که تذهیب کاران و مینیاتور سازان صفوی در رواج این فن که ظاهراً قدمت آن به قبل از سال 1525 نمی رسد، نقش مهمتری از نقش جلد سازان داشتند. در حقیقت این هنر نقاشان بود که روی جلدها جلوه گر می شد. اولین جلدهای روغنی، روی زمینه ی چرم یا ورق پوستی که با گل سفید اندود شده بود تهیه می شد. ولی از آنجا که رنگ روی چرم به آسانی ترک بر می دارد، مقوا وسیله ای شد که اکثراً برای این گونه جلدها به کار می رفت. این هنر با تغییراتی از نقوش در عهد قاجاریه ادامه یافت.
«موزه ی ویکتوریا و آلبرت مجموعه ی خوبی از جلدهای روغنی قرن نوزدهم دارد. جنس تمام این جلدها از مقوای خمیر کاغذ است و تصاویر دو جلد آن، صفحه ی جنگ کرمان به سال 1739 است که نادر شاه و لشگر ایران را در حال حمله به محمد شاه هندی نشان می دهد.»1
«در واقع می توان گفت روند کار به طور خلاصه چنین است: نخست، شیئی مورد نظر را با خمیر کاغذ و چسب و به مدد قالبهای چوبین مخصوص می سازند. سپس سطح شیئی را بوم سازی [زمینه سازی] می کنند تا آماده برای نقاشی شود.
برای اجرای طرح از رنگها ی محلول در آب استفاده می کنند. در پایان، سطح نقاشی شده را با قشری ضخیم از روغن کمان (مخلوطی از روغن بزرک، روغن سندروس و روغن جلا) می پوشانند. از این رو نقاشی لاکی نمودی همانند نقاشی رنگ روغنی دارد.»2
روش کار ساخت جلدهایی به شیوه ی پاپیه ماشه به این صورت است که: «در این هنر ابتدا متن مقوایی را که با استفاده از خرده های کاغذ همراه با چسب و ... ساخته شده است خوب صیقل می کنند و سپس آن را با سفیداب و سرب می پوشانند. پس از آنکه قشر سفید خوب خشک شد، روی آن را با سمباده های بسیار ظریف می سایند تا خوب هموار شود.
بعضی از نقاشان و جلدسازان روی این صفحه ی سفید را روغن کمان یا سندروس می زنند و پس از آنکه، آن را با لعاب سریشم واشور کردند به نقاشی روی آن مبادرت می کنند. این لعاب سریشم را از آن جهت به کار می برند که چربی روغن کمان را زایل کنند تا بتوان روی آن نقاشی کرد. ... پس از آنکه نقاشی جلد به اتمام رسید، روی آن چند دست روغن کمان می زنند و هر بار که روغن کمان زدند، آنها را در جعبه های شیشه ای که دارای چند منفذ برای عبور هواست قرار می دهند و به فاصله ی 72 به 72 آن را مقابل آفتاب نگه می دارند.»1
پاپیه ماشه در قزوین
با ظهور این رشته ی هنری در ایران و در زمان صفویه به خصوص هنگامی قزوین پایتخت صفویان شد و بیشتر هنرهای سنتی در قزوین رونق گرفت، ساخت اشیایی به روش پاپیه ماشه نیز در قزوین مرسوم شد.
بیشتر این اشیاء شامل جلد کتاب، قلمدان، قاب آینه و جعبه ی آرایش و جعبه ی جواهرات بود و به خصوص در مورد قلمدان در کتاب قزوین در گذرگاه هنر آمده است: «قدیمی ترین قلمدانهای ایرانی مربوط به قرون اولیه ی اسلامی است. این هنر در زمان صفویه و قاجاریه به اوج خود رسید. قزوین از عهد پادشاهی شاه تهماسب صفوی تا اواخر دوره ی قاجاریه یکی از مراکز مهم تولید آن بوده است. هنر قلمدان سازی از اواخر سلطنت مظفرالدین شاه قاجار دچار زوال گردید. چون در این سالها عکس برگردانهایی بسیار زیادی به همراه اشیای تجملی دیگر از فرنگ به کشور ما وارد شد و کار نقاشان قلمدان را کساد کرد.»2
«از هنرمندان و اساتید این فن در قزوین می توانیم به حاج محمد صالح مذهب کاووس مصور و همینطور شیخ هاشم قلمدان ساز» اشاره کنیم. در شهر قزوین همیشه قلمدانهای زیبایی ساخته می شود که به دست نقاشان و هنرمندان قزوینی نقاشی و نگارگری گشته.»1
همانطور که ذکر شد این هنر از زمان صفویه در قزوین رواج یافت و در عهد قاجاریه نیز ادامه یافت. شاید برای مدتی این فن دچار رکود شد و از رونق افتاد ولی کم کم هنرمندان قزوین، دوباره به کار در این زمینه پرداختند. روش کار هنرمندان قزوین هم به همان روش ساخت پاپیه ماشه قدیم بوده است. ولی در بسیاری از موارد، مواد اولیه ای که بیشتر در دسترس بوده می توانستند آنها را از خود قزوین و یا شهرستانهای اطراف تهیه کنند استفاده می کرده اند. بیشتر اشیایی که به این روش در سالهای اخیر در قزوین ساخته شده شامل قلمدان، سرمه دان و قاب آئینه می باشد.
با توجه به اینکه این اشیاء برای چه قشری ساخته می شد، تزئینات روی آن را پرکار و با هزینه ی بیشتر و یا کم کار و معمولی تر می ساختند. برای مثال اگر قلمدانی به عنوان شیئی تجملی و تزئینی ساخته می شد در آن از آب طلا برای تزئین و ایجاد نقوش استفاده می کردند. ولی اگر به عنوان شیئی کاربردی بود با مواد طبیعی و رنگی ارزان تر تزئینات آن را انجام می دادند.
بیشتر مواد رنگی ای که برای ایجاد نقوش روی قلمدانها و یا اشیاء دیگر استفاده می شد شامل مواد طبیعی بود که در محیط اطراف یافت می شد همانند: شاتوت، آلبالو، گل اخرا، پوست گردو، پوست انار، دوده و . . .
در هر منطقه از روغن و یا ماده ی خاصی برای جدا کردن قالب از مقوا (در ساخت اشیایی مثل قلمدان که نیاز به قالب دارد) استفاده می شد. در قزوین بیشتر از روغن دنبه برای این کار استفاده می شد. زیرا نرم و فاقد چسبندگی بود و براحتی می توانستند با زدن این روغن روی قالب پس از خشک شدن مقوا در درون قالب این دو را از هم جدا می کنند.
گفته می شود نقوشی که در قلمدانهای ساخته شده توسط هنرمندان قزوینی استفاده می شده است بیشتر شامل مناظر و طبیعت بوده است. البته به دلیل اینکه بسیاری از اشیای ساخته شده به روش پاپیه ماشه از جمله قلمدانهایی که یافت می شود فاقد امضاء یا هرگونه اطلاعات هنرمند است نمی توان به طور دقیق این مسئله را پیگیری کرد.
امروزه نیز هنرمندانی به بازسازی و احیای این هنر در شهر قزوین مشغولند.
روش تولید و مراحل ساخت پاپیه ماشه
«ساخت مقوای قلمدان به روش خمیری و کاغذی انجام می گیرد که ابتدا به شرح روش خمیری پرداخته می شود.
برای تهیه خمیر کاغذی ابتدا کاغذهای باطله ی خرد شده را خیس می کنند تا کاملاً نرم شود و بعد آب آن را به وسیله ی پارچه ای می گیردند و در هاون سنگی با سریش می کوبند تا خمیری قهوه ای مایل به خاکستری به دست آید. سپس با کاغذ روغنی تمام سطح قالب را می پوشانند، به طوری که منفذی باقی نماند. یک لایه کاغذ را به دور قالب پیچیده و بعد لایه ای از خمیر را به یک ضخامت روی تمام سطح قالب قرار می دهند و قبل از خشک شدن کامل، آن را به وسیله ی سوهان می کوبند یا توسط استخوان یا شیئی صیقلی مهره می کشند تا کاملاً فشرده گردد. پس از خشک شدن کامل به همان روش که گفته شد چند لایه ی دیگر خمیر بر آن می کشند تا به ضخامت دلخواه برسد. در آخر سطوح قلمدان را به وسیله ی سوهان و سمباده صاف می کنند.
کاغذ مرغوبی را روی آن می چسبانند و با تیغ، دهانه ی غلاف را می برند و قالب را از غلاف بیرون می کشند.
کاغذ روغنی سابق الذکر،بیرون آمدن قالب را ممکن می سازد.»
روش کاغذی
ابتدا قالب قلمدان را با دو کاغذ روغنی می پوشانند. سپس کاغذی را دور قالب می گیرند. کاغذهایی را که برای ساخت قلمدان در نظر گرفته اند، در اندازه ی لازم می برند و به سریش آغشته می کنند و بر روی قلمدان می پیچند.
پس از چسباندن کاغذ سوم،توسط سوهان چوب ساب روی آن ضرباتی متوالی وارد میکنند تا الیاف کاغذها در هم فرو رود و روی آن را سریش آغشته می سازند و می گذارند تا خشک شود. قبل از آنکه کاملاً خشک شود، آن را به وسیله ی شیئی صیقلی مهره می کشند و پس از خشک شدن کامل، لایه های دیگر را به همان ترتیب می چسبانند تا به ضخامت مورد نظر برسد.انتهای کار به همان صورت روش قبلی است.»1
مواد اولیه و ابزار مورد استفاده در هنر پاپیه ماشه
1. کاغذ (کاغذ می تواند به صورت خرده های کاغذ باطله و هم کاغذهایی با ضخامت مختلف باشد.امروزه به جای خرده های کاغذ از مقوای کرجی برای ساخت اشیائی مثل قلمدان، قاب آینه، جعبه ی جواهرات و غیره که به روش پاپیه ماشه در گذشته ساخته می شد استفاده می کنند چون هم کار آنها ساده تر و هم مناسب تر است.)
2. قاب چوبی [که این قالبها بیشتر از جنس چوب گردو می باشد.]
3. چسب یا سریش [برای چسباندن ورقهای کاغذ روی هم و یا مخلوط کردن خرده های کاغذ استفاده می شود.]
4. سوهان [برای صیقلی کردن سطح کار و برای لیسه کردن.]
5. رنگ برای نقاشی و نگارگری روی شیئی مورد نظر [بیشتر از رنگهای محلول در آب برای این کار استفاده می شود.]
6. قلم موهای مختلف [برای تزئین بر روی کار، که همانگونه که قبلاً ذکر شد از نقوشی مانند گل و مرغ، منظره و یا نقوش تذهیب و ... برای تزئین روی اشیائی که به روش پاپیه ماشه ساخته می شد استفاده می کردند.]
7. روغن کمان [ممکن است که این روغن و یا ماده ی جلا دهنده ی دیگری برای پوشش نهایی روی کار استفاده شود. در بعضی از مناطق روغن کمان را از صمغ درخت سرو وحشی + روغن بزرک درست می کنند.]
8. چاقو یا تیغ برش [برای برش دادن قطعاتی از کار که بعد از ساخت احتیاج به جدا کردن دو قسمت کار از هم دارد. مانند: قلمدان.]
البته این مواد اولیه بر اساس مناطق مختلف و مواد در دسترس و همینطور در برهه های مختلف زمانی کمی متفاوت بوده است. مثلاً رنگها یی که در هنر قلمدان سازی و جلدهای کتاب به روش نقاشی روغنی یا لاکی در دوره های صفویه و قاجاریه استفاده می شد، از رنگهای ثابت و پر دوام بود.
«قلمدانها را با آبرنگ نگارگری می کردند که میراثی از فرهنگ پیشینیان در هنر مینیاتور سازی بود. رنگهای روغنی در قلمدان سازی به کار برده نمی شد. مواد اصلی رنگها بیشتر مواد نباتی حیوانی یا معدنی مانند زعفران، حنا، پوست انار، سرب، زرنیخ، گوگرد، گل زرد مائی، سفید آب افرا، دوده چراغ، رنگ مس، سوده طلا و نقره، شنجرف، لاجورد و ... بود که در موارد لازم آنها را با هم ترکیب می کردند.»1